
تابستان امسال، مانند سالهای گذشته، بسیاری از واحدهای صنعتی ایران با محدودیت شدید برق روبهرو شدند. بر اساس گزارشهای رسمی، وزارت نیرو برای مدیریت پیک مصرف، برق صنایع بزرگی مانند فولاد و سیمان را در ساعات اوج مصرف قطع یا محدود کرد. نتیجه این سیاست برای رفع بحران انرژی چه بود؟ کاهش ظرفیت تولید، تأخیر در تحویل سفارشها، نارضایتی مشتریان و هزینههای جانبی که در برخی موارد چندین برابر قبض برق محاسبه شد.
این اتفاق نشان میدهد که انرژی دیگر صرفاً یک هزینه عملیاتی در سبد مالی شرکتها نیست؛ بلکه به ریسک مدیریتی جدی تبدیل شده است. همانطور که مدیران مالی ریسک نوسانات ارزی یا تغییرات نرخ بهره را مدیریت میکنند، مدیران صنعتی نیز باید به امنیت و پایداری دسترسی به انرژی بهعنوان یک دارایی استراتژیک نگاه کنند.
در این مطلب از مجله انرژی مهرسان مسئله بحران انرژی و ریسک تولید در صنایع ایران را بررسی خواهیم کرد.
راهکارهای جهانی مدیریت ریسک انرژی
انرژی دیگر فقط سوخت موتور اقتصاد نیست؛ بلکه به یک عامل تعیینکننده در امنیت، سیاست و حتی آینده شرکتها و ملتها تبدیل شده است. بحرانهای اخیر، از جنگ اوکراین و اختلال در صادرات گاز روسیه گرفته تا جهشهای ناگهانی قیمت نفت و گاز، نشان دادند که جهان تا چه اندازه شکننده و وابسته به این منبع حیاتی است.
این رویدادها برای همه کشورها و شرکتهای بزرگ یک پیام روشن داشتند: انرژی نه یک کالای مصرفی ساده، بلکه یک ریسک استراتژیک است؛ بههمیندلیل، دولتها و صنایع در سراسر جهان ناچار شدهاند با ابزارها و سیاستهای متنوع، ریسک انرژی را مانند ریسک مالی یا ژئوپلیتیکی مدیریت کنند.
در ادامه برخی از این ابزارها و سیاستها را بررسی خواهیم کرد.
تنوعبخشی به سبد انرژی (Diversification)
هیچ منبع انرژی بهتنهایی همه ریسکهای سیاسی، اقتصادی، فنی یا محیط زیستی را پوشش نمیدهد. نفت و گاز در معرض تحریم و نوسان قیمت هستند، برقآبی به خشکسالی حساس است، خورشیدی و بادی به شرایط آبوهوایی وابستهاند و حتی انرژی هستهای هم ریسکهای عملیاتی و ایمنی خود را دارد؛ بههمیندلیل، اتکای بیش از حد به یک منبع خاص میتواند کشور یا صنعت را در برابر شوکهای بیرونی بسیار آسیبپذیر کند.
تنوعبخشی در سبد انرژی، یعنی ترکیب منابع مختلف فسیلی و تجدیدپذیر، همراه با ابزارهایی مثل ذخیرهسازی، قراردادهای متنوع تأمین و پراکندگی جغرافیایی. این ترکیب باعث میشود اگر منبعی دچار مشکلاتی مانند کمبود گاز یا کاهش تولید برقآبی شود، سایر منابع بتوانند بخشی از بار را جبران کنند. در واقع تنوع، ریسک را پخش میکند تا ضربههای احتمالی کمتر اثرگذار باشند.
تجربههای جهان در زمینه تنوعبخشی
در عمل، تنوعبخشی نهتنها به امنیت انرژی کمک میکند، بلکه هزینههای ناشی از بحرانها را هم کنترل میکند. کشورها با این رویکرد میتوانند از وابستگی بیش از حد به یک سوخت یا یک فناوری رها شوند، صنایع انعطاف بیشتری در برابر شوکهای قیمتی پیدا میکنند و مصرفکنندگان نهایی نیز با ثبات بیشتری به انرژی دسترسی خواهند داشت. به بیان ساده، تنوعبخشی خریدن «بیمه پایداری» برای اقتصاد و زیرساختهای حیاتی است.
- آلمان؛ پس از بحران واردات گاز روسیه در سال ۲۰۲۲، دولت این کشور با سرعت بیسابقه نیروگاههای بادی و خورشیدی را توسعه داد و زیرساختهای واردات LNG را راهاندازی کرد. همین سیاست باعث شد که در زمستان ۲۰۲۳ از خاموشی گسترده جلوگیری شود.
- ژاپن؛ پس از فاجعه فوکوشیما و تعطیلی نیروگاههای هستهای، این کشور علاوه بر LNG و زغالسنگ، سرمایهگذاری عظیمی بر انرژی خورشیدی، بادی و هیدروژن انجام داد. نتیجه آن، کاهش وابستگی به یک منبع و افزایش تابآوری شبکه بود.
📌 نکته مهم: تنوعبخشی همیشه به معنای امنیت انرژی نیست؛ مثلاً:
- ترینیداد و توباگو تقریباً ۹۹٪ برق خود را از گاز طبیعی تولید میکند، اما چون تقریباً تمام انرژی خود را داخلی تولید میکند، امنیت انرژی بالایی دارد.
- در مقابل، ژاپن با وجود سبد متنوع، چون تمام نفت خام، گاز و زغالسنگ خود را وارد میکند، امنیت انرژی کمتری دارد.
این مثال نشان میدهد که وابستگی به واردات یکی از مهمترین عوامل ریسک انرژی است.
سیاستهای پایدار و قوانین قابل پیشبینی
سرمایهگذاری در انرژی معمولاً بلندمدت و پرهزینه است. اگر سیاستها بیثبات یا مبهم باشند، سرمایهگذاران وارد میدان نمیشوند.
- اتحادیه اروپا با سیاستهایی مانند Fit for 55 و Net Zero Industry Act مسیر روشنی برای توسعه انرژیهای پاک ایجاد کرده است. نتیجه این سیاستها، رشد چندبرابری سرمایهگذاری در باتری و توربین بادی بود.
- ایالات متحده با قانون تاریخی Inflation Reduction Act (IRA) مشوقهای مالیاتی ۱۰ ساله برای پروژههای انرژی پاک تصویب کرد. این قانون ریسک سرمایهگذاری را به شدت کاهش داد و باعث شد بسیاری از شرکتهای بینالمللی کارخانههای خود را در آمریکا احداث کنند.
بیشتر بخوانید: مشارکت جوامع محلی در احداث نیروگاههای خورشیدی؛ تجربههای جهانی
ذخیرهسازی انرژی و مدیریت تقاضا (Resilience & Demand Response)
ریسک انرژی فقط به عرضه محدود نمیشود؛ یعنی مشکل فقط کمبود منابع یا اختلال در تولید نیست. بخش مصرف هم میتواند بههمان اندازه بحرانساز باشد. وقتی تقاضا در زمانهای اوج، مثل روزهای خیلی گرم تابستان یا شبهای سرد زمستان بهطور ناگهانی افزایش مییابد، حتی اگر ظرفیت تولید موجود باشد، احتمال خاموشی یا افزایش شدید قیمتها بالا میرود.
برای مدیریت این چالش، دو ابزار کلیدی وجود دارد:
ذخیرهسازی انرژی؛ ذخیرهسازی به شکل باتریها، سدهای برقآبی تلمبهای، یا حتی ذخیرهسازی حرارتی، این امکان را میدهد که انرژی در زمان تولید زیاد یا ارزان، ذخیره و در زمان کمبود یا گرانی، آزاد شود. این روش مثل «بانک انرژی» شکاف میان عرضه و تقاضا را پر میکند.
مدیریت تقاضا؛ به معنای انعطافپذیری در سمت مصرف است. مصرفکنندگان، از صنایع بزرگ گرفته تا خانوارها، بخشی از مصرف خود را معمولاً در مقابل مشوقهای مالی در ساعات اوج کاهش میدهند یا به زمان دیگری منتقل میکنند؛ مثلاً یک کارخانه میتواند تولیدش را چند ساعت عقب بیاندازد، یا خانوارها مصرف وسایل پرمصرف مثل کولر یا ماشین لباسشویی را در ساعتهای غیرپیک انجام دهند. این کار باعث میشود فشار از روی شبکه برداشته شود و هزینههای ناشی از ساخت ظرفیت مازاد تولید یا خاموشی کاهش یابد.
ذخیرهسازی و مدیریت تقاضا مکمل یکدیگر هستند؛بهاینصورت که اولی با انتقال انرژی در بُعد زمانی و دومی با انعطافپذیری مصرف، سیستم را مقاومتر میکنند. شبکه انرژی با منابع فعلی هم میتواند پایدارتر و ارزانتر اداره شود، بدون اینکه همیشه نیاز به سرمایهگذاریهای سنگین در ظرفیت تولید جدید باشد.
تجربههای جهانی در ذخیرهسازی و مدیریت تقاضا
- استرالیا؛ باتری تسلا
در ایالت استرالیای جنوبی که بارها دچار خاموشیهای گسترده شده بود، پروژه باتری لیتیومیونی Hornsdale در سال ۲۰۱۷ راهاندازی شد. این پروژه که به دست شرکت تسلا و شریک محلیاش ساخته شد، در ابتدا ۱۰۰ مگاوات ظرفیت داشت و بعداً توسعه یافت.
باتری تسلا توانست در کسری از ثانیه نوسانات فرکانسی شبکه را کنترل کند و جلوی فروپاشیهای گسترده را بگیرد. همچنین هزینه خدمات جانبی شبکه بهطور قابل توجهی کاهش یافت. تجربه استرالیا نشان داد که ذخیرهسازی بزرگمقیاس فقط برای پشتیبانگیری نیست، بلکه میتواند مثل بیمه فوری عمل کند و در مواقع بحرانی، انعطافپذیری و تابآوری شبکه را بالا ببرد.
- دانمارک؛ مدیریت تقاضا
دانمارک یکی از کشورهای پیشرو در استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر است. این کشور بخش بزرگی از برق خود را از منابع بادی تأمین میکند، اما چون باد همواره پایدار نیست، این کشور سیاستهای گستردهای برای مدیریت تقاضا اجرا کرده است.
در این سیاستها، صنایع بزرگ و حتی مصرفکنندگان خانگی با دریافت مشوقهای مالی، مصرف خود را در ساعتهای اوج کاهش میدهند یا به ساعتهای دیگر منتقل میکنند؛ مثلاً یک کارخانه میتواند کوره یا خط تولید خود را در ساعتهای اوج خاموش کند و در عوض، برق ارزانتر در زمان کمباری دریافت کند. این مدل فشار بر شبکه را کاهش میدهد. درنتیجه هزینههای تولید برق در زمان اوج پایین میآید و وابستگی به نیروگاههای پیکساز پرهزینه کمتر شود.
بازارهای انرژی و ابزارهای مالی
بازارهای انرژی شفاف و رقابتی، در کاهش ریسک نوسانات قیمت و وابستگی به عرضهکنندگان خاص نقش کلیدی دارند. در چنین بازارهایی، مصرفکنندگان و تولیدکنندگان میتوانند انرژی را با قیمت واقعی و قابل پیشبینی معامله کنند و هیچ تأمینکنندهای نمیتواند کنترل یکجانبه روی قیمتها داشته باشد.
ابزارهای مالی مانند قراردادهای آتی، اختیار معامله و سوآپ، قیمت انرژی را از قبل برای شرکتها تثبیت میکنند و از شوکهای ناگهانی بازار جلوگیری میکنند؛ علاوهبراین، بازارهای برق با ساختارهایی مانند بازار روز قبل و بازار همزمان به بهینهسازی مصرف و تولید کمک میکنند و وابستگی به منابع خاص را کاهش میدهند.
تجربه اتحادیه اروپا نشان میدهد ترکیب رقابت بازار و ابزارهای مالی میتواند نوسانات قیمت را کاهش دهد و مقاومت شبکه انرژی را در برابر بحرانها افزایش دهد. بازارهای شفاف و رقابتی، ریسک نوسانات قیمت و وابستگی به عرضهکنندگان خاص را کم میکنند.
تجربههای جهانی در بازارهای انرژی و ابزارهای مالی
- هلند با توسعه بورس برق (EPEX SPOT) بازاری ایجاد کرد که در آن تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بزرگ میتوانند به صورت لحظهای برق خرید و فروش کنند.
در این بازار، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بزرگ میتوانند نیازهای خود را تقریباً در زمان واقعی تنظیم کنند، قیمتها به شکل شفاف تعیین میشوند و امکان مدیریت بهینه تولید و مصرف فراهم است. این سیستم، علاوه بر کاهش ریسک نوسانات قیمت، به افزایش کارایی شبکه و هماهنگی بین تولید و تقاضا کمک میکند.
- سنگاپور که هیچ منبع انرژی بومی ندارد، با ایجاد مرجع بازار انرژی (EMA) توانست ساختار رقابتی برای واردات و توزیع برق طراحی کند و ریسک وابستگی را کاهش دهد. این کشورکه هیچ منبع انرژی بومی ندارد و به شدت به واردات وابسته است با ایجاد مرجع بازار انرژی، توانست یک ساختار رقابتی برای واردات، توزیع و مصرف برق طراحی کند.
این بازار، با شفافسازی قیمتها و ایجاد فرصت رقابت میان تأمینکنندگان، وابستگی کشور به یک یا چند تأمینکننده خاص را کاهش دهد. با این کار ریسک قطع یا افزایش ناگهانی قیمت انرژی را مدیریت کرد. تجربه سنگاپور نشان میدهد که حتی کشورهایی با محدودیت منابع داخلی میتوانند با طراحی بازارهای شفاف و استفاده از ابزارهای مالی، امنیت انرژی خود را بهطور چشمگیری افزایش دهند.
نوآوری و انرژیهای نو
فناوریهای نوین انرژی، فراتر از یک منبع تأمین ساده، ابزاری برای مدیریت ریسکهای بلندمدت در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و زیستمحیطی هستند. کشورها با سرمایهگذاری در این حوزهها تلاش میکنند وابستگی خود به منابع سنتی را کاهش دهند. با این کار در برابر تحولات بازار جهانی نفت و گاز مقاومتر میشوند و جایگاه رقابتی خود را در اقتصاد آینده تثبیت میکنند.
تجربههای جهانی در زمینه نوآوری و انرژیهای نو
- چین؛ این کشور علاوه بر سرمایهگذاری عظیم در انرژیهای خورشیدی و بادی، روی فناوریهای مکمل مثل هیدروژن سبز و شبکههای هوشمند برق تمرکز کرده است. هیدروژن بهعنوان سوخت پاک در صنایع سنگین، حملونقل و حتی ذخیرهسازی بلندمدت انرژی بهکار میرود.
شبکههای هوشمند هم امکان مدیریت بهتر مصرف و ادغام مقیاس بالای منابع تجدیدپذیر را فراهم میکنند. این سیاستها به چین کمک کرده هم امنیت انرژی داخلی خود را تقویت کند و هم به بزرگترین صادرکننده فناوریهای انرژی پاک در جهان تبدیل شود، بهطوری که آینده بازار جهانی انرژی بدون حضور فناوریهای چینی تقریباً غیرقابل تصور است.
- نروژ؛ این کشور با تکیه بر منابع گسترده برقآبی، که سهم بزرگی از تولید برق را پوشش میدهد، همواره جزو پیشروان انرژی پاک بوده است. این کشور با سرمایهگذاری در فناوری Carbon Capture & Storage (CCS) بهدنبال کاهش ریسکهای ناشی از انتشار کربن است. به این معنا که کربن تولیدشده در صنایع سنگین یا نیروگاهها بهجای ورود به جو، جمعآوری و در مخازن زمین ذخیره میشوند. این فناوری برای نروژ اهمیت دوگانه دارد؛ هم تعهدات اقلیمیاش را محقق میکند و هم به صنایع نفت و گاز این کشور اجازه میدهد در دوران گذار انرژی همچنان فعال بمانند، بدون اینکه فشارهای جهانی برای کاهش کربن تهدیدی برای اقتصادشان شود.
ریسک بحران انرژی در صنایع ایران
در ایران، ریسک انرژی چالشی واقعی برای صنایع بزرگ است؛ بر اساس آمار وزارت نیرو، در سالهای اخیر بسیاری از صنایع فولاد، سیمان، پتروشیمی و حتی صنایع غذایی در فصل تابستان مجبور شدهاند بین ۱۰ تا ۳۰ درصد از ظرفیت تولید خود را کاهش دهند.
بیشتر بخوانید: وضعيت شكننده صنايع كوچک
این کاهش تولید فقط به معنای کمشدن خروجی کارخانه نیست؛ بلکه زنجیرهای از پیامدهای مالی و عملیاتی را بهدنبال دارد؛ مثلاً وقتی یک واحد فولاد تولیدش را متوقف میکند یا کاهش میدهد، تأمینکنندگان مواد اولیه دچار رکود میشوند، قراردادهای صادراتی به تأخیر میافتند و مشتریان خارجی ممکن است به سراغ رقبای دیگر بروند.
از سوی دیگر، صنایع ایران در بخش تأمین سوخت هم با نوسانات جدی روبهرو هستند. با وجود یارانهها، قیمت گاز و دیزل در سالهای اخیر نوسانی بین ۲۰ تا ۴۰ درصد داشته است. این نوسان برای صنایع بزرگ که مصرف انرژی آنها در مقیاس میلیونها مترمکعب گاز یا میلیونها لیتر سوخت است، به معنای افزایش چند ده میلیارد تومانی هزینههای عملیاتی در یک بازه کوتاه است. نبود قراردادهای بلندمدت و شفاف انرژی نیز باعث میشود شرکتها نتوانند هزینههای خود را پیشبینی کنند و همین موضوع، برنامهریزی مالی و سرمایهگذاری بلندمدت را مختل میکند.
مثلاً در تابستانها بسیاری از کارخانههای سیمان مجبورشدند بهدلیل محدودیت برق، میزان تولید را کاهش دهند. این موضوع به تأخیر پروژههای عمرانی وو افزایش قیمت سیمان منجر شد.
ترکیب دو عامل محدودیت عرضه انرژی، قطع یا کاهش برق و گاز در زمان اوج مصرف و نوسان و بحران انرژی قیمت سوختهای فسیلی، صنایع ایران را در معرض ریسک مالی و عملیاتی بزرگ قرار داده است. بدون راهکارهای مدیریت ریسک انرژی، این تهدید میتواند رشد صادرات غیرنفتی، رقابتپذیری صنایع و حتی اشتغال در بخشهای وابسته را تحت فشار قرار دهد.
چرا انرژیهای پاک ابزار مدیریت ریسک هستند؟
تجربه جهانی نشان میدهد که حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر فقط یک اقدام زیستمحیطی برای کاهش انتشار کربن نیست. این حرکت ابزاری استراتژیک برای مدیریت ریسکهای مالی، عملیاتی، ژئوپلیتیکی و بحران انرژی است. شرکتها و کشورهایی که زودتر این گذار را آغاز کردهاند، توانستهاند تابآوری بیشتری در برابر بحرانهای انرژی و نوسانات بازار به دست آورند. در ادامه مزیتهای حرکت به سمت انرژی پاک را بررسی خواهیم کرد:
- حفاظت از تولید؛ در صنایع بزرگ، قطع یا محدودیت انرژی میتواند خطوط تولید را بهطور کامل متوقف کند. انرژی خورشیدی، بادی و بهویژه ترکیب آنها با سامانههای ذخیرهسازی، مانند باتری یا هیدروژن، این ریسک را کاهش میدهند؛ مثلاً بسیاری از کارخانهها در هند و آمریکای لاتین با نصب نیروگاه خورشیدی اختصاصی، توانستهاند حتی در زمان خاموشی شبکه ملی، تولید خود را بدون وقفه ادامه دهند. این موضوع در صنعتی مثل فولاد یا سیمان که توقف کورهها زیان هنگفتی ایجاد میکند، حیاتی است.
- کنترل هزینهها؛ یکی از بزرگترین مزیتهای انرژیهای تجدیدپذیر، امکان بستن قراردادهای بلندمدت خرید برق (Power Purchase Agreement) یا PPA است. در این قراردادها، شرکتها میتوانند قیمت برق خود را برای ۱۰ تا ۲۰ سال آینده تثبیت کنند و از نوسانات شدید قیمت سوختهای فسیلی در امان بمانند. برای مثال، بسیاری از شرکتهای فناوری مثل گوگل و مایکروسافت با استفاده از PPA، هزینه انرژی مراکز داده خود را پیشبینیپذیر کردهاند. همچنین ریسک مالی ناشی از بحرانهای انرژی جهانی را به حداقل رساندهاند.
بیشتر بخوانید: فرصتها و چالشهای انرژی خورشیدی در ایران
- مزیت رقابتی در بازارهای جهانی؛ شرکتهایی که زودتر به سمت انرژیهای پاک حرکت میکنند، علاوه بر مزایای داخلی، در بازارهای بینالمللی نیز جایگاه بهتری به دست میآورند. امروزه بسیاری از خریداران جهانی، از صنایع فولاد و آلومینیوم گرفته تا خودروسازی و مواد غذایی، ترجیح میدهند محصولاتی بخرند که «کربن کمتر» داشته باشند. به همین دلیل، شرکتهایی که از انرژیهای تجدیدپذیر استفاده میکنند، راحتتر به سرمایهگذاری خارجی دسترسی دارند و در رقابت جهانی موفقتر عمل میکنند. نمونه بارز آن، شرکتهای فولاد اروپایی هستند که با تولید فولاد سبز توانستهاند مشتریان بزرگی مانند خودروسازان آلمانی را جذب کنند.
- کاهش نوسان نقدینگی و بودجهریزی؛ زمانی که هزینه انرژی قابل پیشبینی باشد، برنامهریزی مالی و سرمایهگذاری بسیار آسانتر میشود. در ایران، صنایع اغلب نمیدانند قیمت گاز یا برق در سال آینده چه خواهد بود و این موضوع نقدینگی آنها را تحت فشار میگذارد. اگر انرژی از منابع تجدیدپذیر تأمین شود، بخش بزرگی از این هزینهها به سرمایهگذاری اولیه تبدیل میشود. پس از آن، هزینه تولید برق تقریباً ثابت و کمریسک خواهد بود. این یعنی جریان نقدی شرکتها پایدارتر میشود و فضای بیشتری برای توسعه و نوآوری خواهند داشت.
چطور میتوانیم بحران انرژی و ریسک تولید را کاهش دهیم؟
بر اساس گزارش IEA، در سال ۲۰۲۳ حدود ۸۰٪ ظرفیت جدید تولید برق جهان از منابع پاک بود. انرژی پاک حدود ۱۰٪ رشد تولید ناخالص داخلی جهان، معادل ۳۲۰ میلیارد دلار، را تشکیل داد. مدیریت ریسک انرژی امروز یک ضرورت حیاتی برای کشورها و صنایع است. تجربه جهانی نشان میدهد که کشورها و شرکتهایی موفقترند که راهکارهای را که گفتیم بهکار بگیرند.
برای ایران، با پتانسیل عظیم خورشیدی و بادی، انرژیهای تجدیدپذیر تنها یک انتخاب محیطزیستی نیستند. آنها ابزاری برای مدیریت ریسک مالی، عملیاتی و اعتباری صنایع هستند. مدیرانی که امروز بهصورت استراتژیک وارد این حوزه شوند، فردا پایدارتر، رقابتیتر و سودآورتر خواهند بود. مهرسان نوین پارس بهعنوان یک شرکت معتبر و باتجربه در زمینه ارائه خدمات مهندسی و تامین تجهیزات انرژیهای پایدار است. برای سرمایهگذاری در زمینه انرژیهای پاک با ما تماس بگیرید.